فاطمه سادات فاطمه سادات ، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 20 روز سن داره

ناناز مامانی و بابایی

عشق و مادر

بر مقدم دختر پیمبر صلوات بر چشمه ی پاک حوض کوثر صلوات بر محضر حضرت محمد تبریک بر مادر شیعیان حیدر صلوات مادر عزيرم روزت مبارك به پاس تمامي محبتهاي بي ريايت ،دستان مهربانت را بوسه باران ميكنم   تو ای مادر که یک عمره دلت با غصه دم سازه صبوری های تو مادر منو به گریه میندازه مثل یک طفل خواب آلوده من محتاج آغوشم از اون لالاییات مادر بخون بازم توی گوشم برای سرنوشت من تو دلواپس ترین بودی برای اشکهای من همیشه آستین بودی تو ای همیشه غم خوارم تو ای مطرح ترین یارم به نام نامی مادر همیشه دوستت دارم       ...
10 ارديبهشت 1392

فرهنگ لغات فاطمه سادات

دختر گلم با اينكه سه هفته از پسر عمو مصطفي كوچكتري ولي تو حرف زدن ازش پيشي گرفتي سعي ميكني خيلي از كلماتي كه ما توي حرف زدن ازشون استفاده مي كنيم سريع تكرار كني و خيلي زود ياد ميگيري اينها كلماتي است كه تو ادا ميكني: با = آب بابايييييييييييييي = باي ياي بايي = بابايي ماني = ماماني قاقا = آقا ماد دون = مادرجون دالي = دايي علي خالي = خاله كلي = كله اني = انيس مدي = مهدي پاتي = فاطمه سادادي = ساداتي معو = عمو معه = عمه مي = موش اپو = هاپو بعو = ميو (گربه) ابس = اسب مايين...
3 ارديبهشت 1392

شيرين كاريهاي ساداتي

دختر خوشكلم سلام امروز ميخوام از شيرين كاريهات بنويسم كه باعث ميشه تو دل همه بشيني و خواستني هستي و خواستني تر بشي    همكارهاي ماماني همه دوست دارن و كلي طرفدار داري وقتي اول صبح كه وارد محيط كار ميشيم و با اون زبون شيرينت ميگي سلا (سلام )و دستت رو به نشونه ي سلام كردن ميبري بالا ،ميخوام بخورمت دوباره وقت رفتن دستت رو تكون ميدي و ميگي بابايي (يعني باي باي) اگر هم بخواي كسي رو ببوسي صورت نازنينت رو ميبري جلو و ميگي بهههههه اين جور يعني ميبوسي خيلي از كلمات رو درست ادا ميكني به جز كلمه اب ،كه به اون ميگي با وقتي دارم ظرف ميشورم مياي كنارم و ميگي بالا،يعني منو بذار روي كابينت ،اون وقت دستت رو ميكني توي سينك و شروع ميكن...
3 ارديبهشت 1392
1